سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اندیشه هایم
 
قالب وبلاگ

به نام مالک دل ها

سلام

این نامه خطاب به خودم در آینده است.

سلام به تو که اکنون در مقصد هستی و با خوشبختی دوباره طرح رفاقت ریخته ای. سلام به تو که هیچ گاه امید را نباختی.

اکنون حالت چطور است؟

یادت می آید این روزها چه حالی داشتی؟

راستی قبلش این را بگویم. یادت هست این روزها هنوز 50 کیلو گرم جرم داشتی. حتما اکنون می خندی که این روزها، چه قدر دقیق بودی و انشالله که هنوز هم هستی. آخر واقعاً بعید است که علوم پایه خوانده باشی، اما هنوز وزن را به جای جرم و جرم را به جای وزن قرار دهی.

ببخش یادم رفت داشتم حال این روزهایت را یادآور می شدم. راستی تو که ببخش گفتن به خودت را ضعف خودت نمی دانی ؟ :دی (جمله رو داشته باش :دی)

اگر یادت رفته یادت بیارم که این روزها روزهایی بود پر از غم و اندوه و امید و نا امیدی و شادی و... آری پر از احساسات متضاد بودی.

اما یادت بیاورم در ساعتی که این نامه را برای خود می نگاشتی، ساعاتی بود که تازه شروع کرده بودی به محکم بودن. محکم و مقاوم حتی در برابر معشوق.

یادت بیاورم که تصمیم گرفتی راهی تازه شروع کنی.

ایمان دارم، اکنون که این نامه را می خوانی به یک منزلگاه سرسبز و خوش آب و هوا، رسیده ای و انشالله تا مقصد آخرت، خیال خود را راحت نمودی.

سرت را درد نیاورم، چون سر خودم در ساعتی پس از نیمه شب درد دارد. درد بی خوابی

موفق باشی و عزیز

دوست دار تو

خودت


[ سه شنبه 93/12/12 ] [ 1:39 صبح ] [ پیرمرد سی و چند ساله ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 126
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 127472